فال حافظ
قالب های نازترین
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
گروه هنری سراب
و آدرس
sarabgroup.art.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
اصول و مبانی بازیگری نوشته علیِ تقیزاده
مقدمه
نفس هنر خلاقيت است و هنرمند ويژگي غريزي ممتازي دارد كه او را در اين آفرينش هنري ياري ميرساند. اين غريزه قويتر از انست كه ما ميشناسيم يا ميتوانيم تشريح كنيم. تمامي وجود او – فكر او، روح او و آن جوهر تعيين كنندهاي كه نامش استعداد است بايستي وقف هدفش شود.
آنچه در اين مجموعه سعي بر تهيه و تدوين آن شده است.نكات زير بنايي است كه هر هنرجوي اين رشته بايد با آنها آشنا باشد، آنها را بياموزد و با آنها زندگي كرده و رشد نمايد. تا پس از طي دوران طاقت فرساي آزمون و خطا زمینه را براي صعود به مراحل بعدي آماده نمايد.
در ده بخش زير نكات اساسي و مهم جهت پي ريزي يك بناي مستحكم طراحي گرديده كه آميزهاي از آموزشهاي استادان معتبر اين رشته و تجربياتي است كه طي يك دهه تحصيل و فعاليت در عرصههاي دانشجوئي و تجربي و حرفهاي نگارنده و تدوين كننده اين تحقيق بعمل آورده است.
سخنی درباره بازيگري:
امروزه غالباً بازيگر بدون هيچ معياري به اين حرفه قدم ميگذارد. در دورههاي گذشته، نوآموز بازيگري تحت تأثير بازيگران بزرگ بود. در آن زمان، نوآموز اين حرفه با يك نیزه قدم به صحنه ميگذاشت و به اين ترتيب مهارتهاي لازم را به تدريج از بزرگان اين حرفه ميآموخت. در سالهاي نزديكتر، مدرسه بازيگري غالباً بخشي از يك تئاتر بود و سرانجام نوآموزان به طور كامل درخدمت آن تئاتر درميآمدند. به اين معنا كه در آغاز بازيگر ميشدند، سپس كارگردان و نيز استاد بازيگري. تئاتر هنري مسكو نمونهاي ازاين روش كار است. اما در اين لحظه از تاريخ معاصر، براي بازيگر و چه بسا معلم بازيگري معيار شخص وجود ندارد. از دهة ۱۹۳۰ به بعد، كلية ضوابط اجتماعي بازيگران، ازنوع لباس پوشيدن آنان گرفته تا نحوة رفتار و كردارشان، دست خوش تغيير شده است. اين واقعيتها در هر بازيگر فرديت خاصي بوجود آورده است كه قدرت قضاوت را درمورد او از استاد وي سلب ميكند و استاد ميداند كه هر بازيگر بدون در دست داشتن نظامي از ارزشها در اين راه قدم ميگذارد، هر چند ممكن است استعداد شگرفي در او نهفته باشد. كسي كه در اين راه قدم گذاشته است، بايد بپذيرد كه راه رفتن برلبة تيغ را برگزيده است؛ و در راه پرمخاطرهاي قدم برميدارد. چرا كه اول بايد به درستي بداند كه چه بايد بكند، سپس دست به عمل بزند. زيرا هرگز بازيگربين يك نهار و شام موجوديت پيدا نميكند.
بولس لاوسكي ميگويد: « … بازيگر بايد اين حقيقت را بپذيرد كه حرفه او يك عمر كار مداوم ميطلبد و به خوبي بداند كه داراي حرفه ایست كه برايش يك عمر كار مداوم ميآورد.»
۱. استعداد و قريحه:
درمورد استعداد و قريحه تاكنون مباحث زيادي صورت گرفته و همينطور نتايج گوناگون. عدهاي معتقدند كه لازمة بروز خلاقيت داشتن استعداداست، كه اگر چاشني علاقه و پشتكار به آن اضافه شود، منجر به اين ويژگي ممتاز در فرد ميشود. گروهي ديگر تمايلات و علائق انساني را دليلي بروجود استعداد و بروز خلافيت برميشمارند. و بالاخره به آناني ميرسيم كه موهبت خلقت را در همه يكسان ميدانند و بروز خلاقيت را منوط به شرايط محيطي فرد ميدانند.
بنظر ميرسيد كه گاهاً بهترين و مطمئنترين كسي که ميتواند در اين، باره به قضاوت بنشيند، خود فرد است، چرا كه ( به شرط صادق بودن با خويش ) او بهتر از علائق، سليقهها و تمايلاتش آگاه است.
۲. اخلاق و نظم:
استانيسلاوسكي ميگويد: « اين حقيقت، كه تئاتر غالباً مقام خود را به عنوان يك معبد هنر از دست ميدهد. عمدتاً به واسطه خود هنرپيشگان است. زيرا اين هنر پيشگاناند كه در اكثر موارد مسئول باب شدن هرگونه پلشتي، چون هرزه درايي، توطئه، بدگوئي، رشك و جاه طلبيهاي خودخواهانه در تئاتراند. »
« در لاك خود فرو رفتن و فكر كردن كه: ( چه مرواريد گرانبهايي درخود دارم ) سرنوشت محتوم تقريباً تمام شكست خوردگان است. اين سرنوشت محتوم كساني است كه با هر حرف كارگردان زود ميرنجند. كساني كه هميشه گمان ميكنند دركشان نكرده، يا قدرشان ناشناخته مانده، يادرحقشان ظلم شده است. حال آنكه مشكلشان فقط اين است كه چون مجذوب خودند و خود را آدمهاي بزرگي ميدانند، درواقع آدمهاي مفلوكياند كه خودبيني بي مقدار تمام روحشان را خورده است. و آنچه گمان ميبرند در وجودشان هست و ارزش عظيمي دارد، چيزي جز وهم توخالي نيست، وهمي كه سرانجام ياس و تلخي ببار ميآورد.»
و درادامه ميافزايد كه: « بايد خودتان محيط تئاتر را از هر آلودگي و فساد مصون بداريد و در حفظ و سلامتي آن بكوشيد.
…. در مساعد بودن محيط و فضاي هنري يك يك افرادي كه در آن قدم ميگذارند مسئولاند. زيرا هر نوع آلودگي اعم از ريز و درشت كه باعث كثيف شدن فضاي پاك تئاتر ميشوند توجه شما را از هنر اصيل و واقعي منحرف ميكند. و با خود پاكي و نظافت و بوي خوش به تئاتر بياوريد، و از اعمال و گفتار نفرت انگيز مانند مسائل معيشتي بيرون ، غيبت كردن، سخن چيني، توطئه، اتهام بستن، حسادت ورزيدن و خود خواهيهاو … به پرهيزيد. ، … چنين كارهايي سبب بي احترامي به ديگران و خودخواهي و بي مبالاتي نسبت به سايرين است. اينها عادات بدي است كه بايد دور ريخته شود… زيرا به درد كارهاي جمعي و اجتماعي نميخورد جز ضرر رساندن مشكلی را حل نميكند. دركارهاي جمعي و دراجتماعات بايد هميشه لبخند داشت…. براي رسيدن به اين مقصود بيشتر درمورد ديگران فكركنيد و كمتر در مورد خودتان فكر كنيد…..
چه كسي آزادتر است، آنكه هميشه با اثرات و گرفتاريهاي شخصي به دور خود حصار ميكشد، يا آنكه خود را فراموش كرده و به فكر آزادي ديگران است؟ …. . بنابراين هميشه اين شعار را آويزه گوشمان كنيم كه: « هنر را در خود دوست بدار، - نه خود را درهنر. … تادر نتيجه بجاي معبد هنر آشغالداني بوجود نيايد.»
« نظم و اخلاق صحنهاي نبض نمايش است كافي است لحظهاي از كار بيافتد، آن وقت مرگ نمايش حداقل براي همان شب قطعي است.»
« نظم و مقررات به اعتبار و حيثيت تئاتر ميافزايد، و بي نظمي سقوط آن را تهديد ميكند. براي رهايي از اين پرتگاه و نجات تنها يك راه وجود دارد: مقررات آهنين. اين است راه نجات تئاتر از پرتگاه سقوط. كليه گروههاي هنري به اين مقررات نيازمنداند. [۱]»
۳- بدن:بطور قطع اهمیت بدن در کار بازیگری بر هیچیک از دست اندر کاران هنر تئاتر پوشیده نیست. تقریباً در تمام مکاتب بازیگری، آموزش بازیگر با کار روی بدن او، آغاز میشود. تاپس از رها کردن آن در هر زمان که لازم باشد برای رسیدن به اهدافش مورد استفاده قرار دهد. بدنی که موانع فرهنگی، عاطقی و خشک اندیشی دارد در دریافت محرکها نمیتواند به راحتی حالتهای لازم را به خود اختصاص دهد. آموزش بدن بطور کلی یعنی تربیت کردن آن به گونهای که از سر تا پا وشامل تمام عضلات و حتی رگها و پیهاست.
متأسفانه به دلایل گوناگونی در آموزشگاهها و یا دانشگاههای ما این مهم بدون در نظر گرفتن بنیانهای اصولی و نظری و نیز تمرینهای مفید، در سطحی ترین شکل ممکن آن، به هنرجویان آموخته میشود(! ) آیا تا به حال واحدهای از قبیل: شمشبیر بازی، ژیمناستیک بالهدار، رقص سنتی و مدرن و اسب سواری گذراندهاید؟! و یا جوابهای از این دست روبرو شدهاید که: ( بعدها در موقعیتهائیکه برایتان پیش میآید با آنها آشنا خواهید شد.! ) جوابی شکسته بسته برای یک آموزش شکسته بسته.
در اینجا باید به صراحت یاد آور شویم که اگر میخواهید بنیانهای تکنیکی و خصوصاً بدنی خود را به شیوهای اصولی پایه گذاری کنید یا باید حداقل آشنایی ممکن را با مواردی را که در بالا نام آنها آمد پیدا کنید و طی حداقل یک سال هر روز دو ساعت به این گونه تمرینات بپردازید. آنوقت شاهد آن خواهید بود که هر بیننده از دیدن بدن شما به وجد خواهد آمد. پس بهمراه تمرینهای متداول و موجود از آنها غافل نشوید.
تمرین :
۱) رهایی عضلات : پیش از آغاز هر عمل خلاقه چاره ای نیست ، مگر آنکه عضلات بدن را راحت و آسوده رها کنید
۲) با ضرباهنگ شخصی راه بروید و دست ها و پاهایتان را بچرخانید .
۳) روی نوک پا بروید . در این حرکت بدن باید در حس جاری بودن ، پرواز و بی وزنی غوطه ور شود . نیروی لازم برای دویدن را ازشنه هایتان بگیرید .
۴) دست ها را روی کپل ها بگذلرید و با زانوهای خمیده راه بروید .
۵) زانوها راکمی خم کنید ، با دستها انگشتان شست دوپا را بگیرید و راه بروید .
نظرات شما عزیزان: